نامه های بی پاسخ
در گذشته کسانیکه مشکل شخصی داشتند و به بن بست می رسیدند چاره کار را در نوشتن نامه به شخصیت ها و یا مسئولین می یافتند، مطمئن بودند که حتما پاسخی در خور شأن در یافت خواهند کرد. اما امروزه نامه های بی جواب، سردرگمی های فراوان و سرگردان بدون بررسی و یا جوابی که قانع کننده وبدون هیچ توجیهی که چاره ساز و مفید واقع می شود مواجه می گردیم. متاسفانه در جامعه کنونی آنچه که عذاب آورشده این است که هنگامیکه به ادارات مراجعه می کنید کارکنانی را مشاهده می نمایی که در پشت کامپیوتر نشسته و دستهایشان به سرعت در حال حرکت است انگار که واقعا مشغول به یک کار مثبتی هستند غافل از آنکه آنان هیچ کار نمی کنند و مشغول به وقت گذرانی و بازی می باشند و هر وقت که سوالی از ایشان بشود جوابی سربالا خواهی شنید.
درسهای زندگی پر از راز و رمز و فراز و فرودهایی است و اتفاقات و شرایط غیر منتظره ای که بوجود می آید که بعضی مواقع درک آنها و تحمل آنها برایمان سخت و دشوار و عذاب آور گشته و برای رفع یک مشکل کوچک باید سالها در رویا و خیال بسر ببریم تا شاید فرجی برای حل آن بیابیم. با خود می گویم گذشته ها سپری شده اند و آینده هم نامعلوم است پس ذهنت را مشغول مکن ، نگران نباش، خیال باطل و منفی را از ذهنت پاک کن روزی تمام مشکلات برطرف می شود ، به زندگی کنونی فکر کن تا شاد و خرم باشی . اما شخصیت و عقل و دانش و استعداد انسان این چنین تفکرات را بی ارزش دانسته و حق خواهی را طلب می کند . دوست ندارد تا ماهیت و شخصیت و حتی وقت انسان زیر سوال برود. چراکه هم حق او پایمال می گردد و هم وقت با ارزش او اتلاف می شود. شخصیت انسان در چنین مواقعی به زیر سوال می رود. هر انسانی برای خود مقام و منزلت و شخصیتی دارد که باید ارزش آن حفظ گردد چرا که روزی هم در این دنیا و هم در آن دنیا باید که پاسخگو باشد و لاغیر....