سبک جهانی ذکافونگ
من همراه سیمرغ به پرواز در آمدم بال می زدم تا به جایگاه واقعی که خاص هرکسی نیست گام نهم تا محال و غیر ممکن را ممکن سازم ، آرزو داشتم همانند انسانهای پاک سیرت و بی حاشیه در زندگی تجید نظر نمایم تا آنکسی را که در شبها توصیف و ذکرش بر زبانها جاری می شود را حتی برای یک دم نزدیکش بشوم . شب بود و من نیز شب را پاس داشته بودم و لحظات وقتم را سپری می کردم ، شاید بتوانم حقیقت زندگی را درک کنم و بدانم تاریخ تولد و وفات بر مبنای چیست ؟ این چه اسراری است که به زندگی شکوه می دهد؟ آن چیست که انسانها را بسوی پلیدی سوق می دهد ؟ هرچه که هست را باید کسب فیض کنم و اوراق زندگی را که حک گردیده و حاکی از نوشته های زشت و زیباست را باید بدانم.تاریخ را می خواهم ورق بزنم تا انسانهای هنرور خوب و بد را در یابم . علل آنرا بدانم که کسانیکه به اوج رسیده اند و عده ای نیز که در پاورقی جز ناهنجاریها و پلشتی ها ، نامرادیها ، نامردیها نامی بجا نگذاشته اند ، آنها کمک حال اهریمن بوده اند و تفکر شیطانی و خودبینی و خودپسندی را در جامعه بشری ترویج داده اند اینچنین انسانها فریب دنیا را خورده اند و به مقام و منزلت آن دلباخته اند واز قافله سیمرغ باز مانده اند تا اهداف شیطانی را بر خاکیان توسعه بدهند . باشد که فرجی حاصل گردد و حق پایمال شدگان بر زمین نماند
گزارش
هنر رزمی ذکافونگ از تاریخ 18 لغایت 21 اردیبهشت سال 1395 در دومین نمایشگاه تخصصی توانمندی ها و دستاوردهای سازمان های مردم نهاد استان اردبیل که در نمایشگاه بین المللی استان اردبیل برگزار گردید در جنبه فرهنگی و ورزشی برای توسعه و ارائه توانمندی های ورزشهای رزمی شرکت نمود.
روابط عمومی سبک ذکافونگ
نامه های بی پاسخ
در گذشته کسانیکه مشکل شخصی داشتند و به بن بست می رسیدند چاره کار را در نوشتن نامه به شخصیت ها و یا مسئولین می یافتند، مطمئن بودند که حتما پاسخی در خور شأن در یافت خواهند کرد. اما امروزه نامه های بی جواب، سردرگمی های فراوان و سرگردان بدون بررسی و یا جوابی که قانع کننده وبدون هیچ توجیهی که چاره ساز و مفید واقع می شود مواجه می گردیم. متاسفانه در جامعه کنونی آنچه که عذاب آورشده این است که هنگامیکه به ادارات مراجعه می کنید کارکنانی را مشاهده می نمایی که در پشت کامپیوتر نشسته و دستهایشان به سرعت در حال حرکت است انگار که واقعا مشغول به یک کار مثبتی هستند غافل از آنکه آنان هیچ کار نمی کنند و مشغول به وقت گذرانی و بازی می باشند و هر وقت که سوالی از ایشان بشود جوابی سربالا خواهی شنید.
درسهای زندگی پر از راز و رمز و فراز و فرودهایی است و اتفاقات و شرایط غیر منتظره ای که بوجود می آید که بعضی مواقع درک آنها و تحمل آنها برایمان سخت و دشوار و عذاب آور گشته و برای رفع یک مشکل کوچک باید سالها در رویا و خیال بسر ببریم تا شاید فرجی برای حل آن بیابیم. با خود می گویم گذشته ها سپری شده اند و آینده هم نامعلوم است پس ذهنت را مشغول مکن ، نگران نباش، خیال باطل و منفی را از ذهنت پاک کن روزی تمام مشکلات برطرف می شود ، به زندگی کنونی فکر کن تا شاد و خرم باشی . اما شخصیت و عقل و دانش و استعداد انسان این چنین تفکرات را بی ارزش دانسته و حق خواهی را طلب می کند . دوست ندارد تا ماهیت و شخصیت و حتی وقت انسان زیر سوال برود. چراکه هم حق او پایمال می گردد و هم وقت با ارزش او اتلاف می شود. شخصیت انسان در چنین مواقعی به زیر سوال می رود. هر انسانی برای خود مقام و منزلت و شخصیتی دارد که باید ارزش آن حفظ گردد چرا که روزی هم در این دنیا و هم در آن دنیا باید که پاسخگو باشد و لاغیر....
در امتداد شب
راز جوانی در عشق،شادی و آرامش در باطن به من عمر وفاداری را می آموختند تا اینکه روزی اختیار از دست دادم ، فریب خوردم، دلباخته شدم ترس از آن داشتم که روزی عاشق شدنم آشکار گردد. به همین جهت روزبروز فرسودگی روحی و جسمی بر من مستولی می شد و من به آدمی عبوس ، بدخلق، ستیزه جو و تندمزاج مبدل می شدم تا اینکه در شبی خلوت کرده و ثمرات عشقم را تجزیه و تحلیل می کردم . شبِ تاریک و ناآرام با باد و باران استرس را بر روح و جسمم ایجاد می کرد که قرار از انسان می ربود. اما منِ دلسوخته آکنده از غم و فغان به راز عشق پی می بردم که آیا این عشق است یا هوس؟با خود گفتم ای جوانک ! عشق معجزه ای است که هر جایی یافت نمی شود چگونه تو ناگهان به این مراحل دست یافتی که دلبری برای خود برگزیدی؟
عشق همانند خورشیدی می ماند که هروقت بتابد بر وجودت گرمامی بخشد
عشق قدر و منزلتی دارد آیا تو به مفهوم واقعی آن پی بردی؟
عشق جلوه ی ملکوتی دارد آیا در رویاهای تو اینچنین است؟
عشق زمان و مکان نمی شناسد فرد عاشق همیشه در سوز و گداز است آیا تو اینچنینی؟
به امتداد شب چیزی نمانده بود اما و اگرها را به کناری زدم به خود آمدم فهمیدم که هوش از سرم پریده ، اعتمادم را ازدست داده ام ، تلاش بیهود و از سر لجبازی به عشق بازی مبتلا گردیده ام. آنچه که در عشق پیچیدگی هست حتی من مراحل اولیه آنرا نمی توانم معنا کنم چه رسد که بدانم عشق به انسان آگاهی می بخشد یا اینکه فناناپذیر است
حرف دل
مدتهاست که قادر به قلم فرسایی نیستم هر وقت اراده کنم تا آنچه را که از مغزم خطور می کند را بنگارش در بیآورم اما دستم بر روی کاغذ از حرکت باز می ماند . هنگامیکه بخود می اندیشم تا به چرایی آن پی ببرم زندگی را تاریک و کدر، تکرار مکررات، در حال تشنج اخلاقی، اختلاس، خودبینی آمیخته ای از حیله و نیرنگ ، بیچارگی،آوارگی، دربدری،کلاهبرداری ،ناجوانمردی و نامردی می یابم. غم سرتاپای وجودم را فرا می گیرد ،آشفته می گردد ، بخود و اطرافیانم بدبین می شوم. وقتی به نگرش بعضی از انسانها پی می برم شرمم می اید که چطور برای ایجاد منافع خویش اندک وجدانی که دارند را به حراج گذاشته اند تا به نوایی برسند . دست بدامن ایزد منان می شوم که ای بی همتا پس این ناجی تو کجاست تا این کره خاکی را از این الودگیها پاک گرداند.
ورزش به تنهایی تضمین کننده سلامتی تن و روان نیست
عده ای از پزشکان و کارشناسان برای چربی سوزی و کوچک کردن شکم ورزش کردن را برای هرکسی توصیه می کنند و آن را مفید می دانند . ورزش عمل مفیدی است بشرط اینکه با سن و سال افراد سنخیت داشته و کارهای روزانه هرکسی با تغذیه مناسب صورت پذیرد و اینکه بدانیم بدن ما تا چه اندازه کالری می سوزاند. ورزش را به کسانی باید توصیه کرد که قلبی سالم داشته باشند و فشارهای وارده براثر ورزش را تحمل نماید و اینکه لاغر شدن برایش مفید است یانه؟ چرا که لاغرشدن برای بعضی از افراد خسران آور است که نمی تواند در مقابل بیماریهای صعب العلاج دوام بیآورد. زیرا مقاومت بدن به تحلیل رفته و منجر به مرگ می گردد. اینکه اینها را من می نگارم خودتجربه کرده ام و بهترین روش برای کوچک کردن شکم و لاغر شدن را در خوردن میوه به وقت صبحانه می دانم البته آنهم زمانی می تواند مفید واقع شود که میوه ها کم چرب و قندی کم داشته باشد . اراده انسان نیز بخش مهمی برای سالم سازی تن و روان دارد . روزی یکی از دوستان برای جلوگیری از ریزش مو به متخصص پوست و مو مراجعه می کند وقتی دکتر را می بیند و به سر و وضع او خوب نگاه می کند می بیند که یک تار مو هم دکتر در سر ندارد زود از اطاق دکتر بیرون می اید و می گوید که باید انسان در همه حال دکتر خود باشد چه خوب چه بد.
جملات قصار استاد افضلی مقدم
بی احترامی به بندگان مخلص خدا ناثواب است. Bottom of Form
فرد احمق احتیاج به هوش زیادی ندارد زیرا زمان برایش مهم نیست.
- فرد احمق نیازی به فکر کردن و زمان ندارد.
هرچه قدر حوصله به خرج دهیم و کارهایمان را به دقت انجام دهیم موفقیت بیشتری حاصل می شود.
هیچ کس دوست ندارد خویش را تغییر دهد اما همه می خواهند بشریت را تغییر دهند .
هرگز حقیقت را پنهان یا کتمان نکنید زیرا حقیقت روزی آشکار می گردد.
برای رسیدن به پیروزی هزاران ترفند لازم است اما برای شکست خوردن فقط بی برنامگی کافیست.
هیچ وسیله ای همانند دستمال و غیره نمی تواند صورت شما را همچون آب پاک گرداند.
اگر اندرون و برون آدمها آمیخته با نیت پاک نباشد همینکه هستند باقی می مانند .
قدیمیها برای اینکه راهشان را گم نکنند ماه را هدف قرار می دادند تا به خطا نروند اما متاسفانه امروزه با اینهمه تکنولوژی سرتاپا به خطا می رویم.
هر دقیقه و هر ثانیه که عصبانی هستید شخصیت واقعی تان را به زیر سوال می برید.
در گرفتاریها باید اندیشه را بکار برد تا جلو هیجانات و جنب و جوش بیهوده گرفته شود. Bottom of Form
مهمترین حرکت رو بجلو برای رسیدن به اهداف خویش ، خواستن درست است.
دنیا با کسانی هست که دارای اراده قوی باشند و بدانند که به کدامین سو می روند .
تلاش مضاعف مقاومت را می طلبد که کارها را به صورت هدفمند دنبال بکند.
به هم رسیدن یک شرط است اما با هم عمر را سپری کردن یک پیشرفت.
- دروغ همسایه نیرنگ است سعی کنید از انسانهاییکه چاشنی کارشان با دروغ آمیخته است بدور باشید.
خبرچینی دست کمی از فتنه و آشوبگری ندارد سعی کنید از مباشرت با چنین افرادی خودداری گردد.
امروزه کمتر کسی هست که فریب سیاستکاری را نخورند و عنوان جوانمردی و پهلوانی را به یدک نکشند.
- Top of Form
صبح از خواب برنخواسته دنبال فرصت است تا دامی تازه به اطرافیان خویش بگستراند.
صبح از خواب برنخواسته دنبال فرصت است تا دامی تازه به اطرافیان خویش بگستراند.
خدا را در زبان جاری می سازد اما در پی شیطان می گردد.
علت بی ارادگی و بی حوصلگی نبود نشاط در جامعه است.
می پرسند منشا و سرچشمه انسانیت از کجاست؟ در جواب می گویم: آنجا که معرفت و کمالات، عدالت و انصاف، درستکاری و صداقت، راستگویی عاری از حیله و نیرنگ باشد. هروقت چنین شود به منشا و سرچشمه انسانیت دست خواهیم یافت.
- بعضی ها کلاهبرداری و حیله گری را در زندگی هنر می نامند .
اگر کسی به شما گفت: دوستتان دارم شما نیز متقابلا عکس العملی نشان دهید ولی باور نکنید.Top of FoBottom of Form
انتظار همیشگی نیست اگر پشتکار داشته باشید شاید اعتماد به نفس حاصل آید.
وقتی اقیانوس از تلاطم باز می ایستد در کناره آن حبابی ایجاد می گردد و دم دیگر به حالت اولیه بازمی گردد. ولی بعضی از آقایان اینقدر حرف می زنند که دهانشان را با کف صابون هم نمی توان پاک کرد.
قطره های آب اگر مداوم روی تخته سنگی بیفتد آن سنگ را سوراخ می کند اما سخنهاییکه امروزه به انسانها متذکر می شوند بی تاثیر است . می توان نتیجه گرفت که یا ما از سنگ سخت تریم یاحرفهای ما بی تاثیرند.
وعده مده! امروز بدادم برس، فردا دیر است...
کسانیکه حرف و سخن نو ندارند درشت گویی می گویند چنین افراد بدرد نخوهستند و قابل ارشاد نیستند .
- Top of Form
Bottom of Form
بزرگترین ضعف ما کوتاه آمدن در مقابل مشکلات ناخواسته استTop of FoBottom of Form
اگر تلاش وافری ننماید آنچه که بدست آورده اید به آسانی از دست می دهید.
برگ سبزی را از گل سرخ چید و روی آن نوشت: عشق ، با کمی درنگ ، با قطرات اشک سه نقطه جلو آن گذاشت، باز نوشت عشق. من آگاهانه به معنای آن پی بردم بلافاصله نوشتم یعنی عشق پایانی ندارد.
اول سنگ ریزه را بنگر بعد سنگ را بردار.
آدمهای بزرگ نه بردگی را دوست دارند و نه دل به تفریحات می بندند.
تنها تلاش است که زندگی را بر شما متوقف نمی کند.
لذت بردن از زندگی اگر آمیخته ای کجروی ها باشد تو را از هدف اصلی باز می دارد.Bottom of Form
درصد شکستها از آن انسانهایی می شود که عذر و بهانه را عادت کرده اند .
کسانیکه ذهنشان را اصلاح نکنند همیشه مهمان حیله و نیرنگ هستند.
Bottom of Form
زندگی همچون باد می گذرد پس برای رسیدن به یک زندگی آرمانی در جامعه امروزی عملگرایی را می طلبد.
در گفتارتان از جملات مثبت بهره بجوئید و افکارتان را متوجه نیکیها بکنید.
کاری که از ارزش شما می کاهد به انجام دادنش نمی ارزد. Top of ForBottom of Form
ثروت نا مشروع ذهن را آشفته و وجدان را به عذاب الهی مبتلا می سازد.
کاریکه انجامش لازم نیست به آن اقدام نکنید.
کسانیکه مدبر نیستند نمی توانند در جایگاه مدیریت قرار گیرند. Top of FormBottom of FormTop of FormBottom of Form
آب و آتش با شر و خیر متفاوتند مقایسه ایندو با هم یک اشتباه محض است.
اساس دنیا بدون داشتن ایمان، صداقت، درستی، عشق، وفاداری، منش انسانی معنا پیدا نمی کند.
Bottom of Form
وقتی احساس کردی دنیا به تو پشت کرده است با کمی تامل شاید این تو باشی که به دنیا پشت کرده ای.
عظمت واقعی انسان در این نیست که شکست بخورد پاپس بکشد بلکه هنگامیکه زمین خورد دوباره بپا خیزد.
- کسی که قادر نیست به عقب برگردد و از نو شروع کند باید بداند که دنیا به پایان نرسیده است.Top of FoBottom of Form
اشتباهات مکرر بلای جان آدم می شود.
وقتی زیر بار مشکلات خم شده ای بدان که آغاز ایستادن است.
انسانهای بزرگ به این باورند که وقتی به بن بست می رسند باید که راهی برای آن بیابند.
دانشی که تو را به کمال نکشاند و مالی که تو را گمراه کند عذاب است.
- تنبلی و سستی سبب ضعف و بی ارادگی می شود.
از کسانیکه تنفر داری آنقدر کوره را داغ مکن که حرارتش خودت را نیز می سوزاند.
نگران امروز و فردا هستی به همین جهت بجای عشق واقعی تندیسی سنگی از عشق بتراش.
Top of Form
Bottom of Form
بعضی ها بجای مهر ووفا در میانشان دیوار هایل ایجاد می کند.
- وقتی به گل نگاه می کنید خار آنرا نمی بینید پس دلربایی دلبری می خواهد.
سعی کنید گرفتار طوفان عشق سهمگین نشوید زیرا هستی و نیستی تان از بن کنده می شود.
بیشترین عامل موفقیت بهره بردن از ذهنیت مثبت می باشد.
- رBottom of Form
- انسان موفق کسی است که حافظ ارزشها باشد.
درست است که میگویند هیچگاه برای آغاز دیر نیست و کار ناتمام را میتوان تمام کرد ولی عمر ازدست رفته را چطور؟
همه حال اتفاقاتی در زندگی رخ می دهد که باید صبور بود.
گذشتن از سختیها ، راه را برای ادامه حیات آسانتر می کند
- Top of Form
Bottom of Form
مهم آن نیست که زمان را سپری کرده ایم مهم آن است که تا چه مقدار از زمان بهره برده ایم.
Bottom of Form
اگر بخواهیم، وقت کافی برای مثبت فکرکردن هست.
- Top of Form
Bottom of Form
هر چیزی افکارتان را مشغول سازد بدانید که آن چیز تحقق خواهد یافت.
اگر فکر می کنی در مقابل حریفت امتیاز از دست می دهی ویا ناکوت می شوی هرگز وارد رقابت با آن نشو.
- غیر ممکنی وجود ندارد قدم اول را بردار تا به دشواری فائق آیی
- . اگر می خواهید پایداربمانید در کنار خوشبختی آنهائی را که در فلاکت و بدبختی به سرمی برند از ذهنتان عبور دهید.
- قوی ترین انسانها به کسانی گفته می شود که وقتی می بازند تسلیم نمی شوند.
- اگر صبح از خواب بیدار شدی و فکر مثبت در سر داشته باشید بدانید که روزتان را بیمه کرده اید.
- نباید در مشکلات کمر خم کنی بلکه باید از مشکلات پند و عبرت بگیری.
- پیروزی عاید کسی می شود که بیش از همه استقامت و جسارت به خرج دهد..
- هرکاری که استمرار داشته باشد به نتیجه می رسد.
- عشق واقعی روح را به پرواز در می آورد همانطوریکه آفتاب به نباتات حرارت می دهد تا سراز خاک بیرون آورند.
اگر شناخت کافی از اطرافیانت ندارید بهتر است در امورات زندگیتان نظرخواهی نکنید.
شک و تردید در وجود انسان نهفته است.
در خلوت دل
مراد من، کبیر من، مگر غیر تو می توانم دلداده ای داشته باشم؟ من کورم، تو آگاه . من راه را با چاه نمی توانم تفکیک کنم اما تو بینایی، تو عشقی، توصفایی، تو جلای مهر و وفایی، من ضعیف و صغیرم، اگر مهرت بر من نباشد من هیچم. من لبریز از عشق توام، من دلباخته توام، مرا بپذیر محبوب من!هر چند کوچک و حقیرم اما چکنم عاشقم، هر روز هزاران بار فدای تو می گردم ، حمد و ثنایت می گویم، به امید تو زنده ام ، اگر نورت بر من روشنایی نبخشد کور می شوم، اگر مهر و محبت تو نباشد لال می شوم. محبوبم! خدای بی همتا و بی نیازم، مرا بپذیر و به این خسته دل مرحمتی عطا کن تا راه گریزی برای من خسته ِ جان و تن باشد. ای ایزد توانگر وامانده ها مگر غیر تو پناهی دارند؟ پس پناهم ده در کره زمین دیگر جایی برای مثل من نیست.
وقتی در موقعیتی قرار نداری خود را برای رسیدن به اهدافتان به آب و آتش نیندازید
. وقتی گامی به جلو بر می داریم رسیدن به آرمانهایمان را ممکن می سازیم.
گدایی هنر خویش را توصیف می کرد مردی متفکر با حسرت به او می نگریست.
در ساحل راه می رود در پی دریا می گردد.
خوشبخت به کسی گفته می شود که فرصت فکر کردن به بدبختی نمی دهد.
راهی را که بلد نیستی از خود رد پایی برای دیگران مگذار.
- شناکردن در رودخانه ای که عمقش برایتان معلوم نیست اشتباه است.
دانستن اساس کار ، مابین حرکت و جهت نیست بلکه پی بردن به رمز و رموز آن است.
همانند کشتی مباش که از خود حرکتی ندارد و موج برایش تصمیم می گیرد.
استعداد، به تنهایی در کارهای افراد نتیجه بخش نمی شود مگر اینکه شاخص های انتخابش معلوم باشد.
برای موفقیت ، انسان به زمان نیاز دارد اما برای استراحت فرصتی باقی نمی ماند.
هر تصمیمی راه نجات و رهایی از قید و بند زندگی نیست.
چشم پوشی از حقایق افتخار نیست بلکه ترسی است که در وجود تو نهفته است.
همانند یک خردمند تفکر کنید تا ارتباط تان با مردم برقرار گردد.
انسان اندیشمند به آسانی تن به مرگ نمی دهد بلکه ایستاده می میرد.
فرمانده به کسی گفته می شود که قبلا فرمانبر بوده است.
افکار مثبت همچون نور خورشید به تاریکی روشنایی می بخشد.
انسانهای خوش بین همیشه در حال فرضیات بسر می برند.
درزندگی هر پیشرفتی بدون جسارت حاصل نمی شود.
ابلهی سلام بر عشق کرد و گفت پس این عشق کی می شود؟ دچار توهم شد گفت: این عشق با آن عشق نمی شود.
امروز و فردا کردیم زمان را از بین بردیم وقتی به خود آمدیم دیدیم که مرده ایم.
روباه با روباه شیر نمی شود، مکاری همیشه هست پیر نمی شود.
در عاشقی از صدای قلبتان پیروی کنید در غیر اینصورت دچار سردرگمی می شوید.
طبیعت عمر ، همچو بهار می ماند گاه می گرید و گاهی هم طراوت می بخشد
روابط عمومی سبک ذکافونگ
جملات قصار استاد افضلی مقدم
یارب ! عقل می گوید همسایه سالم نعمت است اما همسایه غافل چطور؟
یارب! نیت می کنم در مسیر انسانیت گام بردارم اما وقتی طی طریق می نمایم جز تاریکی و ظلمت نتجه ای عایدم نمی گردد.
یارب! اینهمه پست و مقام به ما انسانها عطا نموده ای چرا خود با آنهمه عظمت و جبروتت مغرور نگشته ای؟ اما وقتی ما انسانها یک پله از نردبان بالا می رویم دست و پایمان را گم می کنیم.
یارب! تو بواسطه رسولانت آمیزه ای از دین و ایمان را به ما آموختی تا ما براه کج قدمی برنداریم. اما عده ای دین را وسیله سوء استفاده خویش قرار داده اند.
یارب! آندسته از انسانهای صادق و درستکارت در انزوا قرار گرفته اند و آرزوی پیوستن به تو را دارند.اما مورد تمسخر دزدانِ مال لندوزِ بی فکر و بی عقل که چشمانشان کور، عقلشان ناقص، فکرشان باطل، طمعشان شهوت و نیت شان غارت هست قرار گرفته اند.
یارب! بی موالاتی تاکی؟ غارت و چپاول تا کی؟ دزدی و حریم شکنی تا کی؟ فقر کوبی و فخرفروشی تا کی؟ تو را به آن کسانیکه احترامی برایشان قائلی قسمت می دهم تا فرجی بنمایی تا انسانهای باوقار، عزتشان در کره زمین حفظ گردد ، فقرا به نوایی برسنند، ظلم و ستم با تحویل سال نو از بیخ کنده شود.
یارب! هیچ بچه ای را بی پدر و مادر نگردان و هیچ انسانی را در کره خاکی بیمار و بیکار مگردان و هیچ بشری محتاج مستبدان جهان مگردان. یارب! قسمت می دهم به تحویل سال نو عدالت را برما برقرار بفرما.
فرد غارتگر همیشه بیشتر از همه داد و بی داد می کند و دیگرانرا متهم می سازد تا کارهای ناثواب خویش را پرده پوشی کند
انسان عاشق هرگز بدون محبوب خویش زنده نیست.
دوستی چند بخش است؟صداقت، شرافت، وفاداری، گذشت، انصاف، بردباری، امانت داری
این همه کینه و عداوت برای چیست؟
آیا بلدیم شادی را باهم تقسیم کنیم؟
خدا را در زبان جاری می سازیم اما با بندگان مخلص خدا نامهربانیم
بی وفا تر از دنیا ، بی وفایی نیست.
امروز هستیم فردا نیستیم.
این همه عمر کرده ایم چه سودی برده ایم؟
به فرض اینکه به شما بگویند خوب هستید سعی کنید خویش را نبازید.
وقتی خواب آشفته می بینید چه عکس العملی از شما بروز می کند؟
هیچ میدانی چرا خسته و یا شاد می شوید؟
اینهمه آموخته ایم چه کرده ایم؟
پند و اندرز بس است عمل گرا باشیم.
بی احترامی به بندگان مخلص خدا ناثواب است.
روابط عمومی سبک ذکافونگ
عیدتان مبارک
دم دمای غروب به بهانه خرید به بازار رفتم. انصافا جای سوزن انداختن نبود. آدمهایی متفاوت با قیمتهای متفاوت دیده می شد.من مشغول صحبت با مغازه دار بودم که دو سه خانم به مدیگر می گفتند آیا نیم کیلو سنجد بما خواهد داد یا نه؟ دیگری گفت: فکر نکنم آخر سرشان شلوغ است. من اشاره ای به مغازه دار کردم او منظورم را فهمید. پرسید؟ خانم سنجد می خواهید؟ گفتند: بله نیم کیلو لطفا! با اینکه مشتریان زیادی جلو مغازه صف کشیده بودند. بلافاصله کار آنها را راه انداخت از ادبش خوشم آمد. منهم خرید خودم را کردم و بطرف خیابان براه افتادم. دیدم خیابانها هم شلوغ است. دست فروشها هم بازارشان گرم بود. آنها نیز مشتریان خود را داشتند . خوشحال شدم که لااقل در عید هرکسی بنوعی بسوی سال نو می روند و همه در شادی همدیگر شریک می گردند. . البته بسیارمتفاوت. در این حین پیرمردی عبور می کرد با خود حرف می زد. پس چرا می گویند مردم پول ندارند اگر پول ندارند چرا همه در خیابان هستند. من در جواب به او گفتم: سن و سالی از شما گذشته، شما که باید خوب این چیزها را درک کنید چرا فکر نکرده سخن می گوئید؟ وقتی براه افتادم،با خود گفتم: من آرزو ندارم مانند پرندگان سبکبال در آسمان لایتنهاهی پرواز کنم، آرزو ندارم در بستر گلها لاله و بنفش بچینم، آرزو ندارم یاقوت دریا باشم، اما آرزو دارم همه انسانها در جهان با صلح و آرامش زندگی کنند و هیچ جنگی نباشد تا خانواده ای داغدار گردد.
ای کاش...
قلم در دستم سرگردان مانده است، آه بر دل می کشد. تصمیم می گیرد تا به حرکت در آید. اما وا می ماند ، باز بخود جرأت می دهد تا بنگارد آنچه را که در دل نهفته است . بنگارد از روح و روانی که به آزار و اذیت وا داشته شده و جسم را سرگردان ساخته است. بنگارد تا دانایان بدانند که زندگی جهنمی دیگر بر عاقلان قابل تحمل نیست. قلم می خواهد بفهماند تا عامیانی همچون من، نگران از فردا و امروز هستیم، قفسمان روزبروز تنگتر می گردد . بی حرمتی ها افزونتر، انسانها دیگر ملاحظه همدیگر را ندارند . فقرا روزبروز فقیرترمی شوند و اغنیا روزبروز غنی تر. آخر اینکه رسم روزگار نمی شود که صبح تا شب با حسرت و آرزو زندگی را گذراند صدای ای کاش ها رساتر می شود اما هنوزم ما دچار سردرگمی و وحشت هستیم.
پرستوها به لانه بر می گردند
مدعی عشقیم ، سرتا پا اطاعتیم، اما جانباز در راه پرهیزکاری می طلبد که تا امروز نداشته ایم. جنگاورانِ ناجوانمرد تیغ بر کمر بسته اند و هیچ ابائی برای کشتن، غارت، چپاول و تجاوز بر خود روا نمی دارند. مسیر زندگیشان را کورکورانه انتخاب کرده اند . آلت دست اربابانشان شده اند . این گوشه نشینان متعصب از خود هیچ اختیاری ندارند، فقر و غنا نمی شناسند انسان بودنشان را همچون اربابانشان از یاد برده اند ، انصاف و مروت ، کمالات انسانی را به زیر سوال برده اند . همه را کافر می پندارند در حالیکه خود کفارند. در مسیری قرار گرفته اند که حتی به خودشان هم رحم نمی کنند . به همه چیز به دید شک و تردید می نگرند . کشتار افکار را بر خود بر گزیده اند و دنیا را به آشوب کشانده اند . یا صاحب الزمان دل، شوریده است آرام و قرار ندارد تا کی آنسوی پرده می مانی؟ این انصاف است شرف و آبروی انسانها را بیش از این به یغما ببرند ؟ این رشکمندان و بخیلان انسانیت را به تاراج برده اند؟ یا مهدی روزی پرستوها به لانه بر می گردند تو نیز لطفی عطا کن تا در روزگار ما برگردی.
بنیان زندگی
بگفت تکلیف هیچ چیزی روشن نیست درویش به آرامی سرش را بلند کرد و گفت: بی آنکه عجولانه و نسنجیده سخنی بگویی دست از خواسته های نامعقول بردار، کاری کن که پایدار و ماندگار بماند . اگر می خواهی کمی اندیشه کن. ببین بنیان زندگی از اول سر و سامانی نداشته است. همیشه در حال تغییرات و دگرگونی های ناخواسته است. چرا که کار را به کاردان نسپرده اند به همین سبب تو که خوب می دانی زمان می گذرد و زندگی نیز در پیرامون خود شاهد جریانات همچون خیانت، گرسنگی،فلاکت،درد و رنج، بی عدالتی، فساد و شرارتهای فراوانی مواجه می باشد.حال تو می خواهی لطیفه گویی کن ماها اگر هنری داشته باشیم می توانیم فعالیتهای اجتماعی خود را با سخاوت و مهربانی طی کنیم. با همنوعان تفاهم داشته و از شرارتها بیزاری بجوییم . آنچه در حکمت و تقدیراست و از حدس و گمان خارج است پیروی کنیم و عوام نباشیم، فریب نخوریم تا اینکه استقامت و پشتکار ما را به منزلگاه برساند.
حکایت عشق
در سرای عشق مجنون رادیدم لبخند می زد . پرسیدم مگر احوالت باز گشته که اینگونه مدبرانه لبخند می زنی؟ گفت: مثل اینکه غافلی ! راهی را که برای عشق من طی کردم شب و روز نداشت ، غم و اندوه نمی شناخت، شادی و لذت به هم امیخته بود تا آتش در دل بپا کند . زندگی من رویا نبود پیوسته حکایت روزگاری را که زمانی تلخی بوجود آورد را بیان می نمود. من از اول مجنون نبودم نامم قیس ، دلداده لیلی ،که عشق پاک ما حجتی بود برای سیر کردن طریقت و رسیدن به کمالات انسانی . کور دلان دنیا مرا به دید مجنون نگریستند و به من ترحم کردند که من دیوانه لیلی گردیده ام در حالیکه عشق من و لیلی آزمونی برای رسیدن به خدا بود . عفت کلام ، سوز و گداز ، آه و فغان ، طوفان خزان زده در آتش عشق ما شعله ور می شد تا همگان بدانند عشق همیشه همانند ماه تابان است زیرا خلقت و خصلت عشق همیشه بوده و خواهد بود .
گفت: خاری ! گفتم: از کجا دانی؟
گفت: از ظاهرت ریا می بارد ، انسان حقیری! گفتم: آری . آنچه برمن توصیف کردی حق است
پریشان احوال شد و از گفته خویش نادم.
گفتم: ای راهرو معصوم ، زندگی تلخی و شیرینی دارد.
من از ازل مزه شیرین زندگی را نکشیده ام ، حق با توست که در حق من اینچنین پنداری داشته باشی
روزی مادرم مریض احوال گشت، از تنگ دستی شدم نابکار
به هر در زدم یاریگرم نگشتند چاره کار از من رمید
مادر را همسایگان به خاک سپردند و مرا همچون مجنونی به دیوانه خانه بردند
هرچه داشتم و نداشتم مادرم بود که در خاک شد
شب وروزم فکر و ذکرم ، افکارم همه او بود
داراییم از دست رفت چرب زبان شدم تا شاید بمن ترحم کنند و به بند نکشند
زبان تند داشتم ، حرف حق می گفتم اما بجای محبت کینه در دلها کاشتم مرا عصیانگر خواندند از کمالات و معرفت من هیچ نمی دانستند هیچ.
در حالیکه شب و روز با خدایم در حال نیایش بودم دل به او سپرده و به سفارش او احترام مادر را در دل پرورش می دادم عشق زندگی را در ویرانه دلم کاشتم .
اکنون من در امان نیستم میدانم که در میان شماها من زشتم